گفتم:
یه مزرعه فقط به آب و کود و زمین، پابرجا نیست بلکه باید برای دوام و قوامش به صورت دوره ای هر نوع گیاه هرزه و حیوانات و حشرات موذی رو شناسایی و نابود کرد. این کار اگر صورت نگیره و فقط به امید این باشیم که با آب و غذا دادن به گیاهان باغ، بشینیم تا بهمون ثمره بده، بعد از چند وقت متوجه اشکالاتی در مزرعه میشیم که یا دیگه دیر شده تا به داد محصول برسیم یا نیمی یا کمتر یا بیشتر محصولات باغمون رو از دست دادیم.
گفت:
دقیقاً کارهای ما انسان ها هم همین طوریه، عین همین باغ. باید هر چند روز یک بار به کارایی که می کنیم و نتایجی که میخوایم ازشون بگییم فکر کنیم. به قولی تو شاید یه جا فنس کشی باغمون از بین رفته و دزدها و حیوانات دیگه دارن محصول مارو می دزدن یا یه نوع آفت داره ریشه و ساقه و برگ درختان رو از بین می بره یا یک علف هرز به پای درخت ها پیچیده و داره جون و قوت باغ می گیره.
ما هم لازم نسبت به هدف گذاری هامون علاوه بر تلاش و کوششی که داریم، آفت شناسی کنیم.
گفتی:
آفت هر کی ممکن نوعش با دیگری فرق بکن. خیلی مثالتون جالب بود. مثلاً گاهی آفت درس خوندن یک دانشجو یا طلبه میشه بازیگوشی و دل نسپردن به درس، آفت کار یه بازاری میشه چیدمان نامرتب ویترین، یا آفت راندمان پایین کاری یک اداره میشه بی میلی کارمندان به کار کردن به دلایل مختلف. خیلی مهم هست هر کی بتونه آفت و سم مهلک کارهای خودشو با محاسبه و دقت و تفکر پیدا بکن و علاجش بکن.
سلمان:
آفت روابط هم همین طوریه؛ باید روابط خودمون با دیگران رو آفت شناسی کنیم. گاهی ما حد و حدود رو در روابط دوستانه، فامیلی، خواهر برادری و یا از این قبیل به روش های مختلف رعایت نمی کنیم و همین میشه اون علف هرزی که به پای روابط حَسنه و دوستانه ما می پیچه و نابودش میکن.
یکی از راه کارهاش این که دوستان ما بهمون آفت هایی که می بینن رو تذکر بدن یا اگر اونا چیزی نمیگن، ما خودمون به طور دوره ای هر یک ماه یک بار یا هر سری که باشون مسافرت می ریم یا کنار هم هستیم بپرسیم:
راستی رفیق، به خاطر دوستی و رفاقتی که داریم، اگر در رفتار و گفتار و کردار من عیب و نقصی می بینی که به خودم، شما یا دیگران لطمه وارد میکن، بگو.
این رفتار باعث دوام صمیمیت ها میشه، شاید دوستان ما چیزهایی در رفتار و گفتار ما دیده باشن و به هر دلیل مخفی کرده باشن از ما که همون ها بشه بلای جون باغِ دوستی ما و مثل آفت نابودش بکن.