.:: نوشته‌جات آقای مـیـم عـیـن ::.

... بخوان و بگذر
.:: نوشته‌جات آقای مـیـم عـیـن ::.

فکر کردن و سپس نوشتن و بیان کردن، تفاوت انسان با خیلی هاست.
پس؛
خوب فکر کن
خوب بیان کن
خوب بنویس

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزادی» ثبت شده است

تقریباً سال گذشته این موقع ها بود که نتایج اولیه آزمون کتبی اعلام شده بود و دقیقاً یک روز مانده به ماه رمضان (روز آخر شعبان) وقت مصاحبه داده بودن بهم. با تمام استرس و اضطرابی که به خاطر عدم آگاهی از سوالات مصاحبه داشتم، وارد مدرسه شدم و سراغ دفتر گرفتم ...

سوالات پرسیده شد و نتیجه مصاحبه مثبت شد.

تصمیم سختی که هنوز هم بعضی وقت ها فکر می کنم که اگر به قبل برگردم، بازم این راه رو انتخاب می کنم یا نه؟!

۷ نظر ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۴
سلمان

من:

یک سری چیزها انگار از قبل مشخص شده اما نه از زمانش اطلاع داری و نه از نحوه ی برگزاری و اجرا شدنش و حتی از این که از قبل نوشته شده هم کاملاً بی اطلاع هستی اما واقعاً نوشته شده و محتوم هست، مثل یک سری تصمیمات در زندگی هر انسان که ممکن به یک باره کلیه ی مناسبات و رفت و آمدهای یک فرد رو تغییر بده. از مهاجرت برای ادامه زندگی به یک شهر گرفته تا ازدواج و شغل و ادامه تحصیل در رشته ای که اصلاً تا حالا بهش فکر نکرده بودی.

تو:

خدا خواسته این طور بشه!

او:

می گن فلان عالم می گفت اینجایی که نشستید از قبل مشخص شده یک مشت خاکش که بَردارن بعدها چند تا درخت و گیاه و جانور و انسان ازش درست میشه و چی کار میکنن و قراره چی بشه. شما نمی تونید ازش فرار کنید.

سلمان:

البته همه ی این ها منکر اختیار و انتخاب خود انسان نمیشه و اگر به این صورت باشه که بیان می کنیم میشه جبر کامل و این در خلقت درست نیست، این که انسان سر دو راهی هایی قرار می گیره که باید تصمیمات سخت و دشواری بگیره و اون تصمیم می تونه کل مسیر زندگیش تغییر بده اینجاست که ارزش انسان مشخص میشه و هر چند که از قبل در لوح محفوظ همه چیز ثبت و ضبط شده باشه اما خب آدم می تونه با یک انتخاب و تصمیم غلط یا درست همه چیز زندگیش دگرگون بکن. مثلاً من بارها به این فکر کردم که اگر الان یه چاقو بزنم به شکم خودم و خودکشی کنم! آیا این در سرنوشت من از قبل نوشته شده بوده یا اینکه من خودم این سرنوشت رقم می زنم یا اینکه اصلاً شاید کشته نشم و دوباره فرصت حیات پیدا کنم و یا اصلاً نه تنها جرأت این کار پیدا نکنم بلکه چنین تصمیمی تا آخر عمرم نخواهم گرفت و همین تصمیم نگرفتن برای خودکشی هم در لوح محفوظِ سرنوشتِ دنیوی و اُخروی من مکتوب و محفوظ؟!

۰ نظر ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۳۸
سلمان

گفت:

بزرگترین ارزش انسان به آزاد بودن و اختیار دار بودنش و اگر این دو تا رو از آدم بگیرن دیگه هیچی نداره که بخواد اشرف مخلوقات باشه؛ حُریت و مختار بودن سبب کمال انسان هست در حالی که موجودات دیگه ازین دو یا بی بهره هستن یا در حد رفع حاجات غریزی ازش استفاده می کنن.

گفتم:

خب اگه عقل انسان ازش گرفته بشه دیگه فرقی با حیوان نداره و از عقل منظورم مغز نیست که گوسفند هم داره! بلکه اون قوه ی راهبری و مرکزی که آزادی و اختیار رو داخل چارچوب صَلاح و رستگاری برای انسان می پسنده و اگر اطرافمون رو ببینیم آدم های مجنونی هستن که هم آزادن و هم مختار اما به خاطر بی بهره بودن از نعمت عقل دچار اشتباهات و خطاهایی میشن که موجب سرافکندگی و خجالت خودشون و دیگران میشن.

گفتی:

گاهی وقتا همین اختیار و آزادی باعث به جهنم افتادن انسان میشه، هر چند که نمیشه نَفیش کرد و اگر این دو از انسان گرفته بشن و جهان انسان ها بر قاعده ی جَبر پیش بره دیگه بهشت و جهنم و پاداش و جَزا هیچ معنا و مفهومی نداره. و اون طرف قضیه هم هست که افراد می تونن با بهره گیری از عقل و آزادی و اختیار به راهی برن که باعث نجات خودشون و دیگران بشه.

سلمان:

همون طور که آدم به لطف خدا اختیار داره و البته ممکن مرتکب خطا و گناه بشه، همون خدا فرصت توبه و آزادی عمل برای بازگشت به سمت خودش رو به ما داده و اگر زودتر با اختیار خودمون گناه رو کنار بذاریم و در عین استفاده از آزادی بتونیم با عقل خودمون به سمت خدا حرکت کنیم قطعاً جزء نجات یافتگان هستیم ودر غیر این صورت میشیم خَسِرَ الدنیا و الاّخرة.

۰ نظر ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۷
سلمان